یک شنبه 1 بهمن 1396 |
حرفی که به من زدی دلم را بشکست.
راهنفسم را چقدر راحت بست.
از تهمت حرف توبمردم صدبار.
حرفی که زدی چه راحتت بود انگار.
قلبمبگرفت و من بمردم، مردم.
بر مرگ خودم قسم بخوردم،خوردم.
خوردم که دگر نبینمت روی تورا.
خوردم که نبینمت دو ابروی تورا.
گفتی که منم همان غریب نامرد.
نفرین به منی که دست من باشد سرد.
*حیدری*(مشنگ)
http://www.khalvatgahdel.ir/
H_mashang@
نظرات شما عزیزان:
نویسنده : حیدری (مشنگ)
|