جمعه 6 بهمن 1396 |
گمانم میرسد دنیا به اخر
دو چشمم خیس شد از گریه شد تر
برای عمر خود بس غصه خوردم
رسیدم تا به این سن ، من نمردم
نمردم تا که گردم من مجازات
کشم بهر گناهانم مکافات
نمیدانم گناهم چیست یا رب
که باید این چنین باشم موءذب
خراب این خراباتم خدایا
که لایق بر مکافاتم خدایا
خطا گر کرده ام دادم خسارت
ببخش من را اگر کردم جسارت
خدا بخشنده و خوب و عزیزی
بده من را شفا از این مریضی
شدم غرق جنون مانند مجنون
نشد لیلی من بهرم پریشون
* حیدری*( مشنگ)
http://www.khalvatgahdel.ir/
H_mashang@
نظرات شما عزیزان:
نویسنده : حیدری (مشنگ)
|